سیدشهابالدین برزشآبادیبُرزِش آبادی، سیّد شهاب الدین عبدالله بن عبدالحیّ مشهدی، عارف قرن هشتم و نهم هجری است. برزش آباد دهی است از دهستان تَبادَکان مشهد. [۱]
حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، ج۹، ص۵۳، استان نهم (خراسان)، تهران ۱۳۲۹ ش.
۱ - شهرتهای دیگربرزش آبادی از اقطاب ذهبی و مرید و خلیفه خواجه اسحاق خَتْلانی، عارف قرن هشتم هجری، بود و بدین سبب به «اسحاقی»، «ختلانی» و «مجذوب» نیز شهرت یافته است؛ همچنین از مقطع یکی از غزلهایش معلوم میشود که از سادات حسینی نیز بوده است. [۲]
عبدالله برزش آبادی، کمالیه، ج۱، ص۵۲، چاپ اصغر منتظر صاحب، شیراز ۱۳۶۸ ش.
۲ - برزش آبادی و عبدالله ختلانیعبدالله ختلانی، عارف قرن نهم و مؤلف شرح لمعات عراقی و جز آن به احتمال زیاد همین برزش آبادی است؛ و آثار به دست آمده بر این امر گواهی میدهد، اگرچه برخی عبدالله ختلانی و برزش آبادی را دو تن دانستهاند . [۳]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۹، قسم ۳، ص۶۹۶، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱۸، ص۱۳۸، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۵]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۲۸۴، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۶]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۳۲۰، تهران ۱۳۶۳ ش.
۳ - نپذیرفتن خرقه پیریبرزش آبادی در حلقه مریدانِ خواجه اسحاق ختلانی بود، تا اینکه خواجه اسحاق خرقه پیر خود میرسیدعلی همدانی را بر تن مرید خود سید محمد پوشانید، و او را «نوربخش» نامید، و بر مسند پیری و ارشاد نشانید، و مریدان را به بیعت او فرمان داد، برزش آبادی از این کار سرباز زد و خواجه اسحاق پس از آگاهی از تمرد او، گفت : «ذَهَبَ عبدالله». [۷]
نورالله بن شریف الدین شوشتری، مجالس المومنین، ج۲، ص۱۴۳ـ۱۴۴، تهران ۱۳۵۴ ش.
[۸]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۴۴، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۸).
[۹]
زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، ج۱، ص۲۹۲، یا، سیاحت نامه، تهران ۱۳۱۵.
[۱۰]
اسدالله خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۱۰۱ـ ۱۰۵، تهران ۱۳۶۳ ش.
مریدان خواجه اسحاق کلام وی را دو گونه تفسیر کردند: برخی گفتند مقصود آن است که وی از زمره مریدان خارج شد و پیروان عبدالله گفتند مقصود آن است که عبدالله طلا شد. ۴ - جانشین برزش آبادیپس از شهادت یا درگذشت خواجه اسحاق ختلانی، برزش آبادی بر مسند ارشاد ذهبیه نشست. [۱۱]
نورالله بن شریف الدین شوشتری، مجالس المومنین، ج۲، ص۱۴۵، تهران ۱۳۵۴ ش.
[۱۲]
اسدالله خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۲۵، تهران ۱۳۶۳ ش.
برزش آبادی، شیخ رشیدالدین بیدآبادی (یا بیدآوازی) را خلیفه خود کرد و وی پس از درگذشت پیر خود جانشین او شد. [۱۳]
اسدالله خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۲۵۵، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۱۴]
محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۳۴۴، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۸).
۵ - تاریخ وفاتتاریخ دقیق درگذشت برزش آبادی روشن نیست؛ خاوری گوید : «مرحوم راز در همین تذکره دو تن از مشایخ همنام را با یکدیگر آمیختهاند: سیدعبدالله برزش آبادی (متوفی حدود ۸۹۰) با سید عبداللّه. . . بلیانی». [۱۵]
اسدالله خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۲۵۱ پانویس ۱، تهران ۱۳۶۳ ش.
همو ضمن گزارش یکی از خلفای برزش آبادی، می گوید :. . . و خلیفه پس از برزش آبادی، شیخ رشیدالدین بیدآبادی است؛ وی میان سالهای ۸۵۰ تا ۸۶۰ که سال ارتحال پیر و مرادش بوده، صاحب طومار و مسند گردیده. . . . [۱۶]
اسدالله خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج۱، ص۲۵۵، تهران ۱۳۶۳ ش.
همانگونه که آشکار است، اختلاف ۸۵۰ تا ۸۹۰ چهل سال است؛ [۱۷]
سازگاری ندارد.، عبدالله برزش آبادی، کمالیه، چاپ اصغر منتظر صاحب، شیراز ۱۳۶۸ ش.
سعید نفیسی درگذشت عبدالله ختلانی را ۸۹۳ یاد کرده که با ۸۹۰ سه سال اختلاف دارد، و این هم گواه دیگری است بر اینکه عبدالله ختلانی همان برزش آبادی است و بدین ترتیب برزش آبادی در محدوده ۸۹۰ تا ۸۹۳ درگذشته است، و لاکن هیچکدام از این تاریخها قطعیت ندارد. ۶ - محل دفندر تعلیقات روضات الجنان ابن کربلائی تبریزی آمده است که قبرش در بیرون دهکده برزش آباد هم اکنون معروف و زیارتگاه است. [۱۸]
ابن کربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، ج۱، ص۵۸۲، چاپ جعفر سلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ ش.
۷ - آثار و مکتوباتآثار شناخته شده برزش آبادی: ۷.۱ - غزلیات۱) دیوان غزل، با تخلص عبدالله. برخی از غزلهای او در پایان رساله کمالیه [۱۹]
عبدالله برزش آبادی، کمالیه، ج۱، ص۵۰ به بعد، چاپ اصغر منتظر صاحب، شیراز ۱۳۶۸ ش.
چاپ شده است [۲۰]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۹، قسم ۳، ص۶۹۶، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۱]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج۱، ص۳۲۰، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۲۲]
رضاقلی بن محمد هادی هدایت، مجمع الفصحا، ج۲، ص۸۶۷، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش.
[۲۳]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۸۴۴، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
۷.۲ - شرح لمعات۲) شرح لمعات عراقی (سال تألیف: ۸۶۴). این شرح با عبارات قوله تألیف شده است و شارح به اشعار خود استشهاد کرده است [۲۴]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۳۸۴، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۲۵]
ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج۳، بخش ۲، ص۱۱۹۸، تهران ۱۳۶۳ ش.
[۲۶]
احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، ج۳، ص۱۸۴۴، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش.
۷.۳ - دو اثر دیگر۳) کشف الحجاب [۲۷]
سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، ج۱، ص۳۸۴، تهران ۱۳۶۳ ش.
۴) کمالیه (سال تألیف: ۸۲۷)، رسالهای است در سه اشاره به فارسی، درباره مبانی تصوف و اصول سیر و سلوک. این اثر نخستین بار در ۱۳۵۰ به کوشش میرزا احمد تبریزی مشهور به «وحیدالاولیا» در شیراز به چاپ رسیده و سپس در ۱۳۴۶ و ۱۳۶۸ ش، به کوشش اصغر منتظرصاحب، تجدید چاپ شده است. برخی از منابع بغلط سال تألیف کمالیه را ۱۲۳۱ یا زمان معاصر پنداشتهاند . [۲۸]
خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج۴، ص۴۱۳۸، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش.
[۲۹]
محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، نسخه های خطی، ج۱، ص۲۱۹، دفتر پنجم، تهران ۱۳۴۶ ش.
۸ - فهرست منابع(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲) ابن کربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفر سلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ ش. (۳) عبدالله برزش آبادی، کمالیه، چاپ اصغر منتظر صاحب، شیراز ۱۳۶۸ ش. (۴) اسدالله خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۵) محمدتقی دانش پژوه و ایرج افشار، نسخه های خطی، دفتر پنجم، تهران ۱۳۴۶ ش. (۶) حسینعلی رزم آرا، فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان نهم (خراسان)، تهران ۱۳۲۹ ش. (۷) نورالله بن شریف الدین شوشتری، مجالس المومنین، تهران ۱۳۵۴ ش. (۸) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحت نامه، تهران ۱۳۱۵. (۹) ذبیح الله صفا، تاریخ ادبیات در ایران، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۰) خانبابا مشار، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران ۱۳۵۰ـ۱۳۵۵ ش. (۱۱) محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۸). (۱۲) احمد منزوی، فهرست مشترک نسخه های خطی فارسی پاکستان، اسلام آباد ۱۳۶۲ـ۱۳۷۰ ش. (۱۳) سعید نفیسی، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۴) رضاقلی بن محمد هادی هدایت، مجمع الفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برزش آبادی»، شماره۹۴۳. |